سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.
خداوندا ما را از تاریکی های نادانی و توهم به نور معرفت و دانش بیرون ببر و از شهوات به سمت بهشت قرب الهی خارج نما.

مقدمه ای بر تفسیر آیه:

با درس بیست وهشتم از دروس سوره ی اعراف و با آیه ی هشتاد وآیات پس از آن در خدمت شما هستیم. خداوند می فرماید:

﴿ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴾
﴿ و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب مى ‏شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است ﴾

معنى زوج وفرد:

از دقیق ترین معانی زوج وفرد این است که خداوند یگانه وفرد است؛ زیرا یگانه وبی همتا وبی نیاز است:

﴿ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ﴾
﴿ نه زاییده و نه زاده شده * وهیچ همتایی برای او وجود ندارد ﴾

( سوره اخلاص )

صمد به معنای بی نیاز است و به کسی و به چیزی نیاز ندارد بلکه همه چیز به او نیازمند است. یگانه ی بی همتا و بی شریک است. هیچ کس مانند او نیست.

﴿ مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً ﴾
﴿ همسر و فرزندی اختیار نکرده است ﴾

( سوره جن )

جایگاه الله متعال یگانه بودن و جایگاه آفریده ها زوج بودن است.

﴿ وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ ﴾
﴿ و از هر چیزی جفت آفریدیم ﴾

( سوره ذاريات: 49 )

اصل نیازمندی در جهان آفرینش:

اتم در اصل مثبت است و الکتریسیته منفی است. هر چیزی که به فکرتان برسد از جمادات گرفته تا انسان، جفت نر وماده یا منفی ومثبت اند. تقدیر مخلوقات این است که همگی به یکدیگر نیاز دارند. مرد به زن نیاز دارد. و زن به مرد نیازمند است. دوست به دوست نیاز دارد و همکار به همکار خود نیازمند است و هر مخلوقی به مخلوق دیگر نیازمند است.
نیاز انواعی دارد. نیاز جنسی وجود دارد. نر به ماده و ماده به نر نیازمند است؛ به همین دلیل خداوند متعال در انسان سه نیاز نهاده است. نیاز به خوراکی و نوشیدنی را برای بقای فردی در وی نهاده است و نیاز جنسی را برای بقای نوع در او قرار داده است. نیاز به خودباوری را در او نهاده تا افراد مذکر او باقی بمانند. انسان به دنبال خوراکی و نوشیدنی است. وقتی خورد ونوشید به دنبال طرف دیگر می گردد. اگر مومن باشد ازدواج می کند و اگر مومن نباشد زنا می کند. اگر این دو نیاز را برآورده کرد به دنبال رفعت مقام ووالایی می رود و در پی قدرت، برتری، مقام، وخودباروی می رود.

نیاز مرد و زن به یکدیگر:

اگر خواسته ای دیگر را در خود احساس کنیم و آن نیاز به آخرت باشد، خداوند برای آن برنامه ای ترسیم نموده است. بنابراین ماده مخصوص نر و نور مخصوص ماده آفریده شده است. ويژگی های فکری، روانی، اجتماعی و جسمی مرد کمال مطلق وظیفه ای است که برعهده اش گذاشته شده است و ويژگی های جسمی، روانی، اجتماعی و فکری زن کمال مطلقی است برای وظیفه ای که بر عهده اش گذاشته شده است. آن دو تکمیل کننده ی یکدیگرند. بنابراین آن دو: جفت اند.

﴿ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴾
﴿ و سوگند به جفت و تاق ﴾

( سوره فجر )

اما این ارتباط با زن گاهی شکل مشروع به خود می گیرد و ازدواج نامیده می شود و گاهی به شکل نامشروع بوده و زنا نامیده می شود. زنا از دایره ی شریعت بیرون است.خداوند این نیاز را در وجود انسان نهاده است. مومن که از خدا می ترسد تنها کانال برطرف کردن این نیاز را در ازدواج می داند اما کسی که مومن نیست کانال های دیگری برای این کار دارد که زنا نامیده می شود.
زنا انحراف از برنامه ی الله است و گناه کبیره می باشد بلکه جرم زنا نیز نامیده می شود و باعث نابودی نسل ها و اختلاط نسب ها می شود. فرو پاشی زن ومرد زناکار در این عمل زشت وجود دارد. جامعه زنا را ناپسند می داند. شریعت نیز زنا را ناپسند می داند و هر چیزی را که شریعت نپذیرد سرشت سالم نیز نمی پذیرد.
درتاریخ بشر می گویند: رسوایی اخلاقی، کشورهای ابتذال پیشه، کشورهایی که به هیچ برنامه و روشی استوار نیستند، رسوایی جنسی یا رسوایی مالی. در تاریخ بشر رسوایی های بزرگ دو نوع است: رسوایی های مالی؛ دزدی، اختلاس، غارت، جعل ویا رسوایی های جنسی اخلاقی، که در رأس همه رسوایی جنسی با کارمند زن کاخ سفید قرار دارد. در اینترنت 2800 صفحه از جزئیات این ارتباط نامشروع به نمایش در آمده است .

و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب مى ‏شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است

1 – خروج از برنامه ی الهی در شهوت باعث ناهنجاری وانحراف :

اما وقتی این شهوت راهی دیگر را می پیماید که با راه حلال آن متفاوت است. خداوند برای برطرف شدن این خواسته راه ازدواج را قرار داده است. کافر با این برنامه مخالفت می کند و راه زنا را در پیش می گیرد. البته در اصل زن برای مرد و مرد برای زن است اما ناهنجار ومنحرف با برنامه وسرشت در یک آن مخالفت کرده است و راهی را در پیش گرفته که منتهی به فرزند نمی شود. راهی آلوده وکثیف. خداوند متعال این انحراف را فاحشه نامیده است. اولین کسانی که این فاحشه را انجام دادند قوم لوط بودند.

فلسفه ی شهوت از نظر غربی ها:

خواهش می کنم توجه فرمایید. در جهان غرب انسان ایده هایی ابداع می کند تا منحرف ها در آسایش باشند. می گویند: این ناهنجاری ژنیتیکی می باشد و استثناء است. گناهی ندارد. این فرد در اصل ذات خود با هوش است. در اصل وجود خودش این گونه است. به خدایی که جز او خدایی وجود ندارد سوگند می خورم که اگر مومن به یک میلیارد تکه تبدیل شود که باور کند خداوند در انسان انحراف آفریده است و این عمل زشت را به وی منسوب می کند و او را در آتش جهنم می اندازد به خدا اگر مومنی را یک میلیارد تکه کنید که تایید کند این کار را نمی کند، اما این کار منطق غرب است!

تئوری داروین میان حقیقت علمی وفلسفه ی راحت طلبی خیالی:

گاهی انسان تفسیری می شنود یا طرحی را می بیند و آن را تایید می کند؛ نه برای اینکه درست است بلکه به خاطر آنکه آرام بخش است. پس نظریه ی داروین مثلا کسی در روی زمین آن را باور نمی کند؛ زیرا داروین خودش می گوید: «اگر علم این نظریه را تایید نکند نادرست است».
داروین بر این باور است که موش از پوسته های کهنه وپوسیده ی گندم به وجود می آید و قورباغه از گل ولای درست می شود یعنی گل ولای قورباغه را می آفریند. اکنون این یک مساله ی خنده داری است. علم نه تنها این مساله را تکذیب کرده بلکه به مسخره گرفته است و پیش بینی کرده که مخلوقات از حیوانات یا مخلوقات تک سلولی به وجود آمده اند. حتی انسان در طول میلیون ها سال پیشرفت وتغییر کرده است. بنابراین : ناگزیر باید یک موجود تک سلولی وجود داشته باشد. ابتدا ماهی بوده است و سپس خزندگان و پس از آن بوزینه و پس از آن انسان شده است.
اما جزئیات آن:
فسیل ها را کاوش کرده اند وتصویر حیواناتی را دیده اند که با خاکستر آتشفشان ها مدفون شده اند و شکل آن بر روی سنگ ها حک شده است. این ها فسیل نام دارند. صدها عدد از این ها پیدا شد. بلکه زندگی مخلوقات پیش از 530 میلیون سال مانند زندگی کنونی بوده است. بنابراین نظریه کاملا باطل است. چه کسی آن را باطل کرد؟ دانشمندان غربی، و با وجود آن جهان همه آن را باور دارند. نه به خاطر آن که درست است بلکه به خاطر آن که آرامش بخش است. بگویند خدایی وجود ندارد. ملتی را نابود کردند و ثروت ها را غارت کردند. این برای دشمنان دین، بسیار آرامش بخش است. خدایی نیست که این ها را محاسبه کند. و روز قیامتی هم وجود ندارد. آدم هم نبوده است. فقط بوزینه بوده است!!! من جدیدا این نظریه را تایید می کنم اما برعکس آن را تایید می کنم. مخلوق در آغاز انسان بود اما تبدیل به بوزینه شد. انسان مادی گرا شد. بوزینه نماد مادیگرایی است. وقتی خداوند می فرماید:

﴿ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ ﴾
﴿ و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده ﴾

(مائده: 60 )

من مسخ را این گونه تصور می کنم. انسانی که مال وثروت خدای او است بوزینه است و انسانی که جنس وشهوت خدای اوست، خوک است.
این نظریه به طور کلی باطل است. اما چون رضایت بخش است تمام جهانیان به آن دست می یازند. مردم هم جنس باز و میلیون ها غربی می گویند: همجنس بازی در اصل وجود انسان نهاده شده است واین سخن آرامش بخش است.
من به شهر لس آنجلس در آمریکا سفر کردم که 75% از مردم آن جا همجنس باز بودند. باور کنید در یک روز کامل من یک کودک هم ندیدم. کودکان کجایند و از کجا می آیند؟!
هم جنس بازی، انحراف فطرت است. زنا انحراف شرعی است. خداوند به ازدواج دستور داده است. اما ازدواج منظور ازدواج مرد با زن است. زنا هم یک مرد با زن انجام می دهد. اما ازدواج بر اساس دستور الهی وشریعت است اما زنا برخلاف برنامه و دستور الهی است. همجنس بازی روی آوردن به
مکانی نجس است. به مکانی که محل کشتنگاه انسان ونسل او نیست. همجنس بازی فروپاشی همجنس باز را در پی دارد.
همجنس بازی برخلاف فطرت انسان است و با این وجود در جهان هزاران فکر وایده در این باره وجود دارد که انسان همجنس باز انسانی طبیعی است. به دین ترتیب است که وزیر بهداشت بریتانیا می گوید: «من همجنس باز هستم»، در کنفرانس مطبوعاتی این را بیان کرد. و وزیر ایتالیایی نیز می گوید: «من همجنس بازم» و سفیر آمریکا در بوخارست وقتی رای اعتماد از وزیر خارجه ی آمریکا را دریافت کرد برایش مراسمی گرفتند. و او با شریک جنسی همجنس باز خود به جای همسرش، حاضر شده بود. و اکنون در آمریکا همان امتیازات همسر را به شریک همجنس می دهند. در کانادا کسی که همجنس باز او کانادایی باشد، سزاوار تابعیت کانادایی است. واقعا وحشتناک است. ما واقعا در سرزمین های خود نعمت بزرگی داریم.
برادری از استرالیا که رئیس اقلیت است در هنگام بدرقه ی من در فرودگاه با من گفتگو می کرد وبه خدا سوگند گریه می کرد، به من گفت: برادرانم در شام به من گفتند که زباله دان های شام از بهشت استرالیا بهتر است. گفتم: چرا؟ گفت: احتمال اینکه پسرتان را در حالی ببینید که در گوش راست او گوشواره است 50% او همجنس باز است. یا اگر در گوش چپ او باشد معنای دیگری دارد. دو نوع همجنس بازی داریم. مثبت ومنفی. اگر در هر دو گوش باشد که بدتر وبدتر است. حتی استرالیا پناهگاهی برای همجنس بازان است. در اروپا همجنس بازان انسان های محترم و مدیر شرکت ها، رؤسای بانک ها هستند. قاضیانی هستند که شریک جنسی آنان همجنس باز آنان است. و در کشورهای متعددی اکنون عقد ازدواج همجنسی انجام می شود. و در این کشورها درحال گسترش است. ازدواج همجنسی اکنون قانونی شده است. نظرتان در باره ی این جامعه ی بشری چیست؟!
اما غافلگیری ناباورانه ای که رئیس جمهور آمریکا کلینتون پیش از اتمام دوره ی ریاست جمهوری اش انجام داد و با اعلام نگاشت ژنتیکی یک بمب علمی منفجر کرد. گفت: سبحان الله! حقیقت روشن است. گفت: هیچ ارتباطی میان ژن ها و رفتار وجود ندارد. دلیل آن هم دین، اسلام ویا غیر اسلام نیست. مساله علمی است. هیچ ارتباطی میان ژن ها ورفتار وجود ندارد. این انحراف وهمجنس بازی است. اما به نظر می رسد اگر انسان بر اساس آن پرورش یابد در آن ریشه می دواند. و به شما می گوید: نمی توانم آن را رها کنم؛ زیرا وی با آن انس والفت گرفته است. یا باید در ترکیب وجودی انسان همجنس بازی نهفته باشد که این محال است و هزار هزار هزار بار محال است. پروردگاری بزرگ، بخشنده، عادل، شما را همجنس باز می آفریند و باز مواخذه می کند؟ این محال است.

2 – بیماری ایدز از رحم همان همجنس بازان و گمراهان به وجود آمده است:

آنان قوم لوط بودند. اما در غرب گردهمایی ها و باشگاه ها و تفریحگاه هایی دارند که ويژه ی خودشان است و شعاری ويژه دارند و حقوق خود را می خواهند و آن را هم گرفته اند. این به چه معناست؟ چنان که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حدیثی که از دلایل نبوت هم می باشد، می فرماید:

(( لَمْ تَظْهَرْ الْفَاحِشَةُ فِي قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا ))
((درمیان هر قومی فحشا به قدری گسترش یابد که علناً مرتکب آن شوند))

[ابن ماجه از عبد الرحمن بن عمر ]

تا آنکه به آن افتخار کنند:

(( إِلَّا فَشَا فِيهِمْ الطَّاعُونُ وَالْأَوْجَاعُ الَّتِي لَمْ تَكُنْ مَضَتْ فِي أَسْلَافِهِمْ ))
((مرض های واگیر و گرسنگی برآن ها مسلط می شود که در امت های گذشته سابقه نداشته است.))

[ابن ماجه از عبد الرحمن بن عمر ]

به همین تناسب اولین دلیل بیماری ایدز همین همجنس بازی است:

(( لَمْ تَظْهَرْ الْفَاحِشَةُ فِي قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا إِلَّا فَشَا فِيهِمْ الطَّاعُونُ وَالْأَوْجَاعُ الَّتِي لَمْ تَكُنْ مَضَتْ فِي أَسْلَافِهِمْ ))
((درمیان هر قومی فحشا به قدری گسترش یابد که علناً مرتکب آن شوند، مرض های واگیر و گرسنگی برآن ها مسلط می شود که در امت های گذشته سابقه نداشته است ))

و اکنون مبتلایان به بیماری ایدز نزدیک به صد میلیون نفر در جهان هستند. و هر سه ثانیه یک نفر از آنان می میرد. تا کنون راه درمانی برای آن پیدا نشده است. و واکسنی هم ندارد. و شگفت تر اینکه اگر میلیون ها وحتی میلیاردها برای پیدا کردن واکسن یا پادزهر آن بپردازیم کافی است این ویروس تغییر شکل بدهد. شش ماه دوره ی پرورش دارد. اگر کسی آزمایش بدهد و خون او آلوده به بیماری ایدز باشد ولی کمتر از شش ماه از آلودگی اش گذشته باشد، آزمایش نشان نمی دهد و آن شخص را سالم قلمداد می کند و این آزمایش سالم مثبت نیست. این یک بلا از جانب الله است. می فرماید:

﴿ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا ﴾
﴿ به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده‏ اند به آنان بچشاند ﴾

( سوره روم: 41 )

بیماری هایی که در جهان شیوع پیدا کرده است:

﴿ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا ﴾
﴿ تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده‏ اند به آنان بچشاند ﴾

زلزله ی تسونامی وقتی در جنوب شرق آسیا آمد. این سواحل از زیباترین سواحل جهان بودند. در زمستان و روزهای سرد درحالی که در نیمکره ی شمالی برف آمده بود در این منطقه هوایی زیبا وگرم ونرم ایجاد شده بود. آب های داغ و مناظر زیبا و جنگل ها. 400 هزار کودک آماده ی فحشا در آنجا وجود داشت. و تصاویر آنان در سراسر اروپا پخش بود. گردشگر پیش از ورود کودک را با شماره ی ويژه اش انتخاب می کرد. شما کجایید؟ جهان به فسادی کشیده شده که از تصور خارج است.
رئیس یک کشور بزرگ در شرق آسیا سخنرانی اش افتخار می کند که دخترش باکره نیست. تابعیت گردشگری دارد! ما از نعمت بزرگی برخورداریم. هرچند که فساد هم وجود دارد اما هنوز در میان ما مردانگی، پاکی، ادب، حیا، پایبندی و خانواده های پایبند وجود دارد.
به هر حال این گناه بزرگ را قوم لوط آغازگر بودند. پاسخ علمی این است که نگاشت ژنتیکی تاکید می کند که هیچ ارتباطی میان ژن ها و رفتار انسان نیست. من این را بمبی نامیدم که کلینتون پیش از اتمام ریاست جمهوری اش رها کرده بود؛ وقتی گفت: هیچ ارتباطی میان ژن ها با رفتار وجود ندارد.

ازدواج راه طبیعی برآوردن شهوت:

این شریعت خداوند متعال است. خداوند از یک گناه نهی می کند. آیا او آن را در وجود ما نهاده است؟ خداوند شهوت را در شما گذاشته است. این درست است. اما شهوت بی طرفانه است. این سخن بسیار درست است. خداوند تمایل به مونث را در شما قرار داده است. تصور کنید خانواده ای دارای جوانی پاک، پاکیزه، پاکدامن است که پیش از ازدواج هیچ زنی را نمی شناخته است. با زنی پاک و پاکدامن ازدواج کرده است. فرزندانی چون ماه برایش می آورد. خانه مملو از خوشبختی است. فرزندان را تربیت می کند. یکی پزشک و یکی مهندس می شود. پدر محترم است. مادر محترم است. دامادهایی برایشان آمده است. تمام این ازدواج ها خیر ونیکی است. به خدا سوگند ازدواج قطعه ای از بهشت است. این برنامه ی الله متعال است. شهوت مثل بنزین است. اما در مخزن مستحکمی قرار داده شده است. و در لوله ای محکم نیز جاری می شود. در وقت مناسب هم انفجار صورت می گیرد. در مکان مناسب نیز آتش می گیرد. در این صورت یک حرکت سودمند تولید می شود.
اگر خانواده تان را با خودرو به یک گردش ببرید. چه اتفاقی در خودرو می افتد؟ انفجاهایی در حال رخ دادن است. اما بنزین در مکان محکم و در لوله های محکم جریان دارد و در زمان مشخصی انفجار می یابد.
شما در پمپ بنزین هستید. آن را روی خودرو بریزید و کبریت را بزنید. تمام خودرو با سرنشینان خود منفجر می شود. بنزین همان بنزین است. شهوت هم همان شهوت است. در خانواده ی شما همسر وفادار و درستکار وراستگو است. شما او را دوست دارید و او نیز شما را دوست دارد. شما او را حمایت می کنید و او نیز شما را یاری می دهد. احترام یکدیگر را نگه می دارید. و همسرتان برایتان بچه هایی دسته گل به دنیا می آورد. این ازدواج نام دارد.
باری دوستم به من می گفت: ساعت چهار صبح درب خانه ی مرا زدند. درب را گشودم کسی را ندیدم. وقتی به پایین نگاه کردم کیسه ای را دیدم که می جنبد. جنینی را دیدم که تازه زاده شده بود. آن را دم درب خانه ی ما گذاشته بودند. زنگ را زده و گریخته بود. من اندیشیدم. یک انسان ازدواج می کند. در حقیقت این عقد ازدواج نیست. پس از آن نوشته می شود. و عروسی گرفته می شود وبعد از آن خبر شادمانی در همه جا پخش می شود. زن خدا را شکر حامله است. اکنون برای نوزاد آماده می شوند. تخت ويژه و لباس های ويژه و عطرهای ويژه و ماه های طولانی برای این مهمان جدید آماده می شوند. جنین زاده می شود. تماس ها گرفته می شود و تبریکات و هدیه ها و گل ها ... این ازدواج شرعی است. اما اگر نوزاد حاصل زنا باشد در کیسه ای گذاشته می شود وجلوی درب گذاشته می شود. صاحب نوزاد درب را می زند و می گریزد.

به خدا سوگند در شام یک رویداد اتفاق افتاد. شخصی نماز صبح را ادا نمود و به خانه برگشت. در سطل زباله صدایی شنید. کنجکاوی او را واداشت تا از آن سر در آورد. او پنداشت که گربه ای در داخل زباله دان است. خیر، گربه نبود. کیسه ای می جنبید. وی آن را گشود و ناگهان چشمش به نوزاد تازه متولد شده ای افتاد. او آن را فوری به شیرخوارگاه برد. داستان تا اینجاست . او را به شیرخوارگاه برد. من بقیه را با خیال خودم می سازم و تعریف می کنم. بزرگ شد وپرورش یافت. وی آن را در شیرخوارگاه گذاشت تا خطر رفع شود. او را پرورش داد. مربی وپرستار برایش گرفت. و با شیشه به او شیر داد. بزرگ شد. او را به مهد کودک فرستاد. سپس به مدرسه ی ابتدایی و راهنمایی ودبیرستان ونهایتا به دانشگاه فرستاد. او را به رشته ی پزشکی فرستادند. دکترای پزشکی را گرفت. وی او را برای دریافت بورد تخصصی به آمریکا فرستاد. دختر خود را به عقد او در آورد. خانه ای برایش ساخت. خودرویی در اختیارش گذاشت. مطبی برایش فراهم نمود. کجا بود؟ در زباله دان! این پسرخوانده با خودروی آخرین سیستم خود درحال رانندگی است. عمو و ولی نعمت خود را دید. به او گفت: خداوند تو را خیر دهد مرا به خانه ام برسان. یک ثانیه تردید کرد. در این ثانیه در حق این انسان ظلم کرده است. فقط به خاطر اینکه تردید نموده است.
نعمت بودن را به شما داد. نعمت کمک ویاری به شما بخشید. نعمت هدایت داد. اکنون به شما می گویم: بیایید و فقط در جلسات درس شرکت کنید. تا خودکشی نکنید. اکنون خواسته ی ما بسیار کم است. فقط به درس گوش بدهید. چشم هایتان را ببندید. زبانتان را نگه دارید. درآمد خود را بنویسید. به اطرافیان خود رحم کنید. کسی که فقط در بخشش در زندگی اش تردید کند مقام خود را در بهشت پایین می آورد.

(( وإني لأرى في مقامه ازوراراً عن صاحبيه ))
(( و من می بینم که به خاطر رویگردانی از دو دوستش مقامش پایین آمده است))

[ سیره ی نبوی ]

3 – و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت را مرتكب مى ‏شويد

بنابراین خداوند می فرماید:

﴿ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةََ ﴾

﴿ و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب مى ‏شويد﴾

سبحان الله ! گاهی کسی می پرسد، چرا همجنس بازی؟ پرسشی سخت است. آیا او از زن لذت می برد؟ هرگز، اما وقتی انسان در زندگی هدفی ندارد از چیزهای طبیعی خسته می شود. این تعبیر من از رویدادهای غرب است. چیز طبیعی خسته کننده است. به دنبال چیز جدیدی می گردد؛ زیرا بی هدف است. همه چیز خسته کننده است. بنابراین به جای ازدواج، زنا را رواج می دهند. و پس از زنا همجنس بازی را گسترش می دهند. و پس از همجنس بازی احتمالا با حیوانات وارد عمل می شوند. انحرافاتی نیز شاید وجود دارد که تنها خداوند از آن آگاه است. دلیل این ها همه این است که انسان بی هدف است. هر شهوتی که در پیش می گیرد از آن خسته می شود. اما مومن که هدفش الله است از این شهوت در حد مجاز استفاده می کند و با همسرش درکنار یکدیگر، احساس خوشبختی می کنند.

4 – كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است

بنابراین:

﴿ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴾
﴿ كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است ﴾
﴿ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴾
﴿ شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان درمى ‏آميزيد آرى شما گروهى تجاوزكاريد ﴾

( سوره اعراف )

باری دیگر می گویم: اگر انسان در زندگی بی هدف باشد از حیوان هم پست تر است.
یک داستان مشهور وجود دارد. در میان اروپا وآسیا شهری وجود دارد که در سمت راست آن آسیا ودر سمت چپ آن اروپا وجود داشت. پلی میان آن دو قاره ایجاد شد. این پل دومین پل طولانی جهان است. روزانه 300 هزار خودور از روی آن عبور می کنند. طراح این پل میان قاره ای به عنوان دومین پل طولانی جهان که اولین پل طولانی در سان فرانسیسکو وجود دارد و این در استانبول است. مهندسی که این پل را طراحی کرده است خود را از بالای پل به پایین پرت کرده است. این شگفت است. پنجمین مهندس جهان با درآمدی نجومی و جوانی زیبا رو خودکشی می کند. به اتاقش در هتل رفتند. در برگه ای نوشته بود: « همه چیز زندگی را چشیدم. هیچ مزه ای نداشت. می خواستم ببینم مرگ چه مزه ای دارد». پس زندگی بی هدف خسته کننده است. نوعی تنفر در آن است.
به خدا سوگند به کشورهای زیادی مسافرت کرده ام. مردمانی را می بینید که از همه چیز خسته اند. همه چیز برایشان مهیاست و هیچ مشکلی ندارند. استرالیا که خود یک قاره است 18 میلیون جمعیت دارد. یک قاره ی کامل با رفاه وآسایش کامل که از تصور بیرون است. اما خسته اند. تنفر دارند. همه چیز مهیاست. اما بی هدف اند. اما شخصی را در کشورهای اسلامی می بینید که بسیار رنج می کشد و از میلیون ها مشکل رنج می برد اما هدف دارد. تا کسی مسلمان می شود او بسیار خرسند و خشنود می شود. کار نیکی می کند، شاد می شود. زندگی اش تازه و متنوع است.

﴿ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ * إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴾
﴿ و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب مى ‏شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است* شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان درمى ‏آميزيد آرى شما گروهى تجاوزكاريد ﴾

( سوره اعراف )

آرى شما گروهى تجاوزگر هستید

یکی گناهکار است و یکی اسراف می کند. به نظر می رسد اسراف گناه بسیار بزرگی است.

﴿ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴾
﴿ ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانى‏ اند كه به پاكى تظاهر مى كنند ﴾

( سوره اعراف )

پس او و خانواده‏ اش را به جز همسرش كه از زمره باقيماندگان بود نجات داديم

طبیعتا مومن پاک است. روابطش پاک است. نهان وآشکارش یکی است. ظاهر وباطنش یکی است. خلوت وجلوت او یکی است. واضح است.

﴿ فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴾
﴿ پس او و خانواده‏ اش را غير از زنش كه از زمره باقيماندگان بود نجات داديم ﴾

( سوره اعراف )

همسر سیدنا لوط با قوم او انس گرفت. وقتی انسان با یک گناهکار انس می گیرد و از گناه خود غافل است و حتی آن را می ستاید مثل این است که در آن غرق شده است. کسی که گناهی نکند ولی از آن تعریف کند مانند کسی است که انجام داده است و کسی که گناهی را ببیند ولی انکار کند مانند کسی است که آن را ندیده است.
اگر داستانی در کانادا را بشنوید که فلانی توانست از بانکی سرقت کند. و اموال فراوانی دست وپا کرده است. و دادگاه نتواست او را پیدا کند. زندگی بسیار با رفاهی دارد. اگر بگویید:خداوند او را رسوا نکرده است . شما شریک گناه او هستید. پس کسی که گناهی نکند ولی از آن تعریف کند مانند کسی است که انجام داده است و کسی که گناهی را ببیند ولی انکار کند مانند کسی است که آن را ندیده است.
این زن به صلاحش نبود که شوهرش منحرف باشد و هرگز به نفع او نبود. وبا وجود این با قومش انس گرفت:

﴿ فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴾
﴿ پس او و خانواده‏ اش را غير از زنش كه از زمره باقيماندگان بود نجات داديم ﴾

( سوره اعراف )

درنگی متدبرانه در آیه: زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرک را به همسری نگيرد

پرسشی وجود دارد که همیشه تکرار می شود؛ معنای سخن خداوند:

﴿ وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ﴾
﴿ زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرک را به همسری نگيرد﴾

یا برعکس:

﴿ الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إلَّا زَانِيَةً ﴾
﴿ مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرک را به همسرى نگيرد ﴾

( سوره نور: 3 )

آیا زنی هست که زناکار نباشد و شوهرش زنا کرده باشد؟ معنای آیه چیست؟ وقتی به زن می گویند که مرد خاله زنک باز است. می گوید اشکالی ندارد. می خواهد با آن مرد ازدواج کند. وقتی به گناه مرد اهمیتی نمی دهد و او را با وجود زناکار بودن می پذیرد او نیز حکم زناکار را دارد. به عنوان مثال مردی را می شناسید که تمام اموالش حرام است و با او شریک می شوید. تمام اموال او حرام است؟ می گویید مشکلی نیست. شما هم مانند او می شوید. شما به حلال اهمیتی نداده اید. تا زمانی که بپذیرید با یک دزد مشارکت کنید دزدی از نظر شما هیچ اشکالی ندارد و با وجود اینکه دزدی نکرده اید دزد محسوب می شوید و حکم دزد را دارید. این سخن روشن است.
بنابراین :

﴿ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴾
﴿ غير از زنش كه از زمره باقيماندگان بود﴾

﴿ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴾
﴿ و بر سر آنان بارشى بارانيديم پس ببين فرجام گنهكاران چه سان بود﴾

( سوره اعراف )

و بر سر آنان بارانی بارانيديم پس ببين فرجام گنهكاران چه سان بود

داستان های پیشینیان همه برای اندرزگیری است و هر قومی که خداوند نابود کرده است به خاطر گناهشان بوده است:

﴿ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴾
﴿ و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش اصلاح گرند به ستم هلاک كند ﴾

( سوره هود )

نابودی امت ها دلیل دارد:

نابودی امت های پیشین دلایل زیادی دارد از جمله ی آن:

﴿ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ ﴾
﴿ [و] از كار زشتى كه آن را مرتكب مى ‏شدند يكديگر را باز نمى‏ داشتند ﴾

( سوره مائده: 79 )

از دلایل دیگر آن:

(( كانوا إذا سَرقَ فيهم الشَّريفُ تَرَكُوه ، وإذا سَرَقَ فيهم الضعيف أقاموا عليه الحدّ ))
(( اگر شخص سرشناسی در میان آنان دزدی می کرد او را رها می کردند ولی اگر ناتوان وبینوایی دزدی می کرد، حد را بر او جاری می کردند))

[ بخاری ومسلم وابو داود وترمذی ونسائی از عائشه أم المؤمنين ]

آشوب جنسی یکی از دلایل نابودی امت هاست. آشوب اقتصادی یکی از نابودی امت های پیشین است. خیرخواهی نکردن ونصیحت ننمودن یکدیگر، از دلایل نابودی است.
این داستان ها برای لذت بردن نیست برای پند گرفتن است؛ چراکه هر قومی که از روش الهی منحرف شدند و بر آن اصرار ورزیدند، خداوند آنان را نابود ساخت. و امت اسلامی چون دستورات الهی را خوار کرده اند، خود خوار شده اند.

نتیجه :

خلاصه ی داستان:

﴿ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ * إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ * وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ * فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴾
﴿ و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب مى ‏شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است * شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان درمى ‏آميزيد آرى شما گروهى تجاوزكاريد * ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانى‏ اند كه به پاكى تظاهر مى كنند * پس او و خانواده‏ اش را غير از زنش كه از زمره باقيماندگان بود، نجات داديم ﴾

غبار این گناه بر تن او خوابیده بود و او این را پسندیده بود.

﴿ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴾
﴿ و بر سر آنان بارشى [از مواد گوگردى] بارانيديم پس ببين فرجام گنهكاران چسان بود ﴾

( سوره اعراف )